کشف وقایع شب قدر
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۵ ب.ظ
عالمى که بین این دو عالم است. نه مانند عالم اجسام تنگ و تاریک و نه مانند عالم ارواح وسیع و روشن است. زیرا عالم ارواح عارى از کدورت ماده و تنگى شکل و اندازه بوده و عالم اجسام در بنده ماده و شکل است و عالم مثال عارى از ماده ولى در بند صورت و اندازه است که خود مشتمل بر عالمهاى زیادى است. و هر موجودى در عالم اجسام، شکلهاى مختلفى غیر از شکلى که در عالم اجسام دارد در عالمهاى مثال دارا مىباشد. و هر موجودى
ترجمهالمراقبات ص : 279
در این عالم بعد از پیدایش در دو عالم اول، بگونهاى که مناسب با آن دو عالم است، بوجود مىآید. بلکه منشأ هر موجودى در عالم مثال از گنجینههاى خداوند است که در این آیه به آن اشاره شدهاست: «چیزى نیست مگر این که گنجینههاى او نزد ماست.»«» و هر جسم یا حسیّى در این عالم از عالم مثال و توسط فرشتگان خداوند بهره مىگیرد.
روایات دال بر این است که مقدار ارزاق موجودات این عالم و اجلهاى آنان، در شب قدر بر زمین نازل مىشود. و این مطلب براى خلیفه خداوند در این شب آشکار مىگردد و هویدا شدن نزول این مطلب مهم، توسط فرشتگان براى او، دیدن شب قدر نامیده مىشود. و لذت این آشکار شدن و دیدن نزول این مطلب مهم و فرود آمدن فرشتگان را فقط اهل آن درک مىکنند و شاید ملکوت آسمانها و زمین که إبراهیم خلیل آن را دید از همین قبیل باشد.
هر انسانى نصیب کاملى از این عالمها دارد که مخصوص به خود اوست، ولى بیشتر مردم از عالمهاى مثالى خود غافل بوده و از غفلت خود نیز غافل هستند، و همینطور نسبت به عالمهاى روحانى خود، مگر کسانى که خداوند با اعطاى معرفت نفس به آنان بر آنان منت گذاشته است. معرفت عالم مثال از راه معرفت نفس مىباشد. زیرا روح حقیقت نفس است. بنابراین کسى که حجاب ماده از روى روح و نفسش برداشته شود و نفس خود را در عالم مثال مجرد از آن ببیند،
ترجمهالمراقبات ص : 280
مىتواند براحتى، به حقیقت روح خود که مجرد از شکل است، نیز منتقل شود. و این شناخت همان است که در این فرمایش پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم آمده است: «کسى که خود را شناخت، پروردگار خود را شناخته است.» و وجه ارتباط شناخت نفس با معرفت پروردگار را نمىداند مگر کسى که به این شناخت رسیده باشد. براى برطرف کردن انکار و استبعاد درک شب قدر براى عاملین عابد، و ایجاد شوق براى رسیدن به آن همین مقدار بیان کافى است.
ترجمهالمراقبات ص : 279
در این عالم بعد از پیدایش در دو عالم اول، بگونهاى که مناسب با آن دو عالم است، بوجود مىآید. بلکه منشأ هر موجودى در عالم مثال از گنجینههاى خداوند است که در این آیه به آن اشاره شدهاست: «چیزى نیست مگر این که گنجینههاى او نزد ماست.»«» و هر جسم یا حسیّى در این عالم از عالم مثال و توسط فرشتگان خداوند بهره مىگیرد.
روایات دال بر این است که مقدار ارزاق موجودات این عالم و اجلهاى آنان، در شب قدر بر زمین نازل مىشود. و این مطلب براى خلیفه خداوند در این شب آشکار مىگردد و هویدا شدن نزول این مطلب مهم، توسط فرشتگان براى او، دیدن شب قدر نامیده مىشود. و لذت این آشکار شدن و دیدن نزول این مطلب مهم و فرود آمدن فرشتگان را فقط اهل آن درک مىکنند و شاید ملکوت آسمانها و زمین که إبراهیم خلیل آن را دید از همین قبیل باشد.
هر انسانى نصیب کاملى از این عالمها دارد که مخصوص به خود اوست، ولى بیشتر مردم از عالمهاى مثالى خود غافل بوده و از غفلت خود نیز غافل هستند، و همینطور نسبت به عالمهاى روحانى خود، مگر کسانى که خداوند با اعطاى معرفت نفس به آنان بر آنان منت گذاشته است. معرفت عالم مثال از راه معرفت نفس مىباشد. زیرا روح حقیقت نفس است. بنابراین کسى که حجاب ماده از روى روح و نفسش برداشته شود و نفس خود را در عالم مثال مجرد از آن ببیند،
ترجمهالمراقبات ص : 280
مىتواند براحتى، به حقیقت روح خود که مجرد از شکل است، نیز منتقل شود. و این شناخت همان است که در این فرمایش پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم آمده است: «کسى که خود را شناخت، پروردگار خود را شناخته است.» و وجه ارتباط شناخت نفس با معرفت پروردگار را نمىداند مگر کسى که به این شناخت رسیده باشد. براى برطرف کردن انکار و استبعاد درک شب قدر براى عاملین عابد، و ایجاد شوق براى رسیدن به آن همین مقدار بیان کافى است.
منبع:http://www.akhlagh.net/lib/1/41/content-128.html
۹۴/۰۴/۱۶
ممنون از شما..