راحت شدم
جمعه, ۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۳ ب.ظ
سلام دیشب بدترین شب تا به حال عمرم بود داشتم انتخاب رشتمو وارد میکردم که .........آب ازچشمام جاری شد همه نگرانم شده بودن قابل توصیف نیست تقریبا تا ساعت 1ونیم بیدار بودم و نمی تونستم تصمیم بگیرم خیلی حالم بد بود..........تازه بعد از اون همه کد وارد کردن آخرشم خراب شدو مجبور شدم دوباره امروز وارد کنم همین چند ساعت پیش بالاخره رسید انتخاب رشته رو گرفتمو کارو تموم کردم ..........انگار یه بار سنگینی رو از رو دوشم برداشتند راستی می دونید که فردا آخرین مهلت انتخاب رشته است.......خداکنه .......دوباره انتظار .........بازم سردرگمی........باورم نمیشه شهریور.......آینده....سرنوشت..........نمی دونم یه ماه دیگه وقتی چشمم به دانشگاهی که قبول شدم می افته.........دلم یه معجزه درست و حسابی می خواد ........دلم می خواد خدا از اون بالا بهترین چیزها رو برام بفرسته نور و روشنایی جلو راهم قرار بده که........ازش می خوام هرچی خیر نصیبم کنه و کاری کنه به داشته هامو نداشته هام راضی باشم.......انگار همین دیروز بود که می رفتم کلاس اول......
و چقدر زود بزرگ شدیم
۹۴/۰۵/۰۹
ان شاء الله همه چب به بهترین شکلش در میاد..
راستی این عکس هم خیلی خوب بود...