چقدر آماده ایم؟
از طرف دیگر می دانیم که علت غیبت آن امام بزرگوار، چیزی جز عدم وجود شرایط لازم در ما نیست.
خیلی از امامان بودند که وقتی سوال می شد از آنها که چرا قیام نمی کنید، می فرمودند یاور نداریم.
چه تعداد یار مد نظر آنها بود؟
یکی از ائمه معصومین (ع)، در پاسخ به چنین پرسشی، به یک گله گوسفند اشاره می کنند و می فرمایند: اگر این قدر یاور داشتم، قیام می کردم.شخص سئوال کننده می گوید: رفتم و تعداد گوسفندان گله را شمردم،به خدا قسم، فقط 17 گوسفند بود.
آیا ما واقعاً برای ظهور آماده ایم؟
نکند شرایط ما شرایط زمان امام حسن (ع) باشد یا دعاهای ما مثل نامه های مردم کوفه به امام حسین (ع) باشد ...
یکی از شیعیان خدمت یکی از ائمه علیهم السلام رسید و عرض کرد: اینقدر تعداد شیعیان و محبین شما زیاد است چرا قیام نمی کنید؟
امام (ع) به تنوری که در آن اتاق روشن بود اشاره کردند و به آن فرد فرمودند: برو و در تنور بنشین.
آن فرد عرض کرد: اگر حرفی زدم که باعث ناراحتی شد، مرا عفو کنید.
امام فرمودند: تو را عفو کردم.
در این هنگام غلام آن حضرت وارد اتاق شدند. امام به غلام خود فرمودند: برو در تنور بنشین.
غلام بدون کلمه ای حرف در مقابل چشمان میهمان امام، رفت و در تنور آتش نشست.
امام با میهمان خود وارد صحبت شدند و مدتی طولانی از هر دری سخن گفتند.
بعد، امام به میهمانشان فرمودند: برو و در تنور نگاه کن.
آن شیعه بلند شد و رفت در تنور نگاه کرد و دید غلام امام، صحیح و سالم در وسط آتش چهار زانو نشسته است.
غلام بیرون آمد و به آنها سلام کرد.
امام خطاب به میهمانش فرمود: چند نفر شیعه مثل این غلام داریم؟
آن فرد عرض کرد: هیچ.
مسأله این است که ما شیعه نیستیم. ما فقط « محب ائمه اطهار » هستیم. شیعه، به امثال سلمان فارسی و ابوذر و عمار و مالک اشتر می گویند، نه به ما.
همین الان نائب امام در بین ماست. آمادگی ما برای اجرای فرامین ایشان چقدر است؟
نکند مثل مردم اطراف حضرت مسلم ابن عقیل باشیم. « مسلم ابن عقیل » امام زمان (عج) اکنون در بین ماست.
آیا پیگیر فرمایشات ایشان هستیم؟ آیا خود را « در عمل » سرباز جان بر کف معظم له دانسته ایم؟
اگر چنین بود، اگر ایشان به تعداد یک پنجم مجموع نمازگران صفوف جماعت و جمعه در سراسر کشور، یار واقعی داشتند، وضع کشور ما اکنون اینگونه نبود.
این (یاری امام) حیاتی ترین مسأله در زندگی هر فرد است.
باید این مسأله را بررسی کنیم و اگر آماده نبودیم، دنبال ساختن خودمان برویم.
این یعنی دعای عملی. وگرنه دعای لفظی فایده زیادی ندارد.
لذا باید « مولفه » های آمادگی را بررسی کنیم و برای ایجاد یا تقویت و حفظ آنها برنامه ریزی کنیم. باید علمی کار کرد. اینجا هم به « مدیریت علمی » نیاز داریم.
مثالی را بنده می زنم، دوستان بقیه مصادیق را بفرمایند:
برای یاری یوسف زهرا (عج) ، در آن واقعه بزرگ تاریخی، حتماً لازم است ما از نظر جسمی آماده باشیم. فرد ضعیف نمی تواند یار خوبی در میدان جنگ باشد.
پس یکی از مولفه های آمادگی برای ظهور، ورزش کردن و حفظ آمادگی جسمانی است.
یکی بیاید شیعه بودن را به ما یاد بدهد.
برای هر چیزی کلاس می گذاریم (آموزش اینترنت، فوتوشاپ،...)، چرا برای این امر مهم کلاس نمی گذاریم؟ این مسأله در فرهنگ عمومی ما چه جایگاهی دارد؟ فقط در مناسبتها؟ آنهم فقط چند ساعت؟
نکند بمیریم در حالیکه هنوز شیعه نشده باشیم.
اللهّم اجعلنا ممّن تنتصر به لدینک و تعزّ به نصر ولیّک و لا تستبدل بنا غیرنا
تو این کفر و شر دور و ورمون...کی آمادست...
نکنه واقعا بمیریم و شیعه نباشیم..
خیلی جالبه این جمله...