اتلاف وقت (2) (بی نهایت انرژی منفی)
سلام...
حالم یکم خرابه.. حس های مزخرفی دارم.....دلم برای درس خوندنای کنکور و مدرسه و کتاب و.....تنگ شده
هر ثانیه ام به اندازه صدسال می گذره ... وقتمو بیهوده میگذرونم بعضی وقتا برای پر کردن وقتم میرم تو اینترنت ساعت ها یه چیزی رو سرچ
می کنمو و وقتمو تلف می کنم بعضی وقتا به خوابیدن پناه می برم ساعت ها میرم تو رختخواب....بعداز ظهرام به بدترین وقتام تبدیل شده
دلم میخواد یه اتفاق بزرگ و خاص تو زندگینم بیفته...دلم تجربه ای جدید میخواد یه دنیای جدید ...
راستش از فضای دانشگام هم زیاد خوشم نمی یاد فقط بخاطر رشته مورد علاقم وارد این دانشگاه شدم
روز ثبت نام که رفتم دیدم شکل دانشگاه و فضاش تقریبا کپی فضای دبیرستانمه ... فقط یکم مذهبی تر..
دانشگام دخترونه است ....... کوچیک و جمع و جور ......یه جورایی قیافش کپی پیس مدرسه قبلیمه...
تنها رشته ژنتیک و در کنار خانواده بودن منو مجبور به ورود به اون دانشگاه کرد اونم ترم بهمن........
دانشگاه رشته بیوشیمی و پرستاریم خیلی بزرگ و سرسبز و خوشگل و.....بگذریم....
با این همه خداروشکر می کنم که در کنار خانوادمم و میتونم رشته مورد علاقمو بخونم...توی دانشگاه مذهبی
دلم میخواد این سه هفته مزخرف مثل برق و باد بگذره ....بهمن فرا برسه....
نوشتن این جور چیزا یکم انرژی منفیمو تخلیه می کنه
التماس دعا....
گهی خندان گهی محو تماشا / چو میبیند خمِ ابروی احمد
خجسته میلاد پیامبر اکرم مبارک باد
.