* شیعه *

بدرستی که او وشیعه اش همانا روز قیامت رستگارند. پیامبراکرم

* شیعه *

بدرستی که او وشیعه اش همانا روز قیامت رستگارند. پیامبراکرم

* شیعه *

استفاده از مطالب درصورت ذکر منبع زیرمطلب (نه آدرس ما) بلا مانع است چون بیشتر مطالب از سایت یا وبلاگ های دیگر گرفته شده ذکر منبع زیرمطلب لازم است
هم چنین برای مطالبی که منبع ندارند درصورت تمایل می توانید آدرس وبلاگ را ذکر کنید

پیام های کوتاه
  • ۲۸ اسفند ۹۵ , ۱۸:۴۵
    مادر
نویسندگان

 

کتاب دنیای آیدا اثر مشترک من و شاگردم مطهره جان هست

این اثر روایت گر زندگی دختری به نام آیدا است که با مرگ مادرش،

پدرش تصمیم به ازدواج مجدد می گیرد و...

 

نویسنده: زهرااحمدآبادی،مطهره بابائی

سبک:درام

انتشارات:نگارکمال

شما می توانید این کتاب را از بخش خرید سایت تهیه کنید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۰۲ ، ۱۴:۲۶
زهرا احمدآبادی

 

کتاب جنگل جیغ اثر مشترک من و شاگردم مطهره جان هست

داستان کتاب درباره ی دو خواهر به نام های درنا و درسا است که تصمیم می گیرند

به جنگلی نفرین شده بروند و با ماجراها و اتفاقات عجیبی رو به رو می شوند.

 

نویسنده: زهرااحمدآبادی،مطهره بابائی

سبک: ترسناک،جادویی،تخیلی

انتشارات:نگارکمال

شما می توانید این کتاب را از بخش خرید سایت تهیه کنید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۰۲ ، ۱۴:۱۰
زهرا احمدآبادی

کتاب پل معلق زندگی اثر مشترک من و شاگردم مطهره جان هست.

این اثر روایت گر زندگی دختری به نام شیرین است که دوران زندگی او را از کودکی تا جوانی

و میان سالی به تصویر کشیده است

شیرین در زندگی اش سختی های زیادی را متحمل  می شود که اولین آن دوری از پدر است

نویسنده: زهرا احمدآبادی،مطهره بابایی

سبک: درام

انتشارات: نگار کمال

شما می توانید این کتاب را از بخش خرید سایت تهیه کنید.

 

 

 

 

 

 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۰۲ ، ۱۳:۵۱
زهرا احمدآبادی

کتاب قدم قدم عشق شامل بیست داستان کوتاه، با ایده ای نو و احتمالا تجربه نشده در حوزه داستان نویسی به نگارش درآمده است.این کتاب دربردارنده نگاهی تازه و زبانی ساده است که به مسائل و دغدغه های عاطفی انسان می پردازد. داستان ها در فضایی فانتزی روایت گر ارتباط بین اعضای بدن است که همگی برای دستیابی به هدفی واحد (ارتباط با معشوق) تلاش می کنند.

نویسنده: زهرا احمدآبادی

با مقدمه: دکتر علی اکبر کمالی نهاد(هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران)

سبک:فانتزی-عاشقانه

انتشارات: نگارکمال

شما می توانید این کتاب را از بخش خرید سایت تهیه کنید.

۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۰۰ ، ۱۳:۲۰
زهرا احمدآبادی

سلااااااااام  خوب هستید ؟ دلم تنگ شده بود واستون

 

میخوام یه ذره راجب زندگی نگاه تجربه و...اینجور چیزا باهاتون صحبت کنم

 

هر کسی که یه ذره نگاهش تو زندگی بازتر شده اصولا یه اتفاق تلخ رو تجربه کرده  که حالا یا جسم یا روح و قلبش رو درگیر کرده

 

و اون آسیب ها باعث شده ارزش زندگی رو بیشتر درک کنه و به عبارتی با مفاهیم بیشتری آشنایی پیدا کرده به نظرم

 

خیلی خوبه داستان زندگی بعضی از این آدم ها رو بشنویم یا بخونیم پیشنهاد  میکنم داستان زندگی آریا عظیمی نژاد

 

رو حتما مطالعه کنید یا گوش کنید و همچنین رو حرف ها و عقایدش نسبت به زندگی تامل کنید

 

 

اگه بخوام کلید واژه های داستان زندگیش رو بهتون بگم اینا میشن: بیماری قلب و کما ،

 

تجربه مرگ، ده سال ناشنوایی و در عین حال ادامه دادن به کار و حرفه اش ، خواهر معلول ،

 

عشق علاقه اش به فرزندش ، تربیت فرزندش از 3 سالگی با داستان پردازی

 

( و لطفا از منابع معتبر استفاده کنید نه هر نوشته ای که تو نت پیدا کردید مثلا میتونید از

 

برنامه های تلوزیونی و مصاحبه هاش با رامبد جوان، مهران مدیری ، احسان علی خانی و.... کمک بگیرید )

 

 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۹ ، ۱۰:۵۹
زهرا احمدآبادی

سلام دوستان خواستم به عنوان عیدی امسال کتاب پنج زبان عشق دکتر چاپمن رو بهتون معرفی کنم حتما بخونید فایل صوتی اشم تونت هست برا اونایی که حوصله ندارن راستی کسی اگه ایمیل ایشون رو تونست پیدا کنه یا صفحه مجازی از ایشون بهم خبر بده الان تقریبا 82 سالشونه خدا خیرشون بده که با حرفاشون به زندگی خیلی ها امید دوباره دادند

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۱۵

#دعای  چوپان ساده دل ...

 

مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:

«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»

چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».

مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»

چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»

مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟

چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم

مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.

شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.

از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»

پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»

مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست

تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟

چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،

با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش

زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »

به نام خدای آن چوپان ...

 

گاهی دعای یک دل صاف، ازصدنماز یک دل پرآشوب بهتراست.

دلامون صاف...

 

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۲۰:۱۶
الیکا

(وقتی چترت خداست)

بگذار ابر سرنوشت هر چقدر میخواهد ببارد

 

(وقتی دلت با خداست)

بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند 

 

(وقتی توکلت با خداست)

بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند

 

(وقتی امیدت با خداست)

بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند

 

(وقتی یارت خداست)

بگذار هر چقدر میخواهند نا رفیق شوند

 

(همیشه با خدا بمان)

چتر پروردگار، بزرگترین چتر دنیاست

 

               

چتر خدا بالای سر زندگیتون دوستان مهربانم🍃🌸

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۵۸
الیکا

سلام  داداشم 17 شهریور عقد کرد و من خواهر شوهر شدم   اسم خوبی نداره خواهر شوهر ولی

 

من سعی میکنم یه خواهر شوهر دوست داشتنی باشم سعی میکنم مثل یه خواهر برا عروسمون باشم

 

عروسمون حدود یه سال از من بزرگتره......شب عید غدیر وقتی میخواست بله رو بگه

 

گفت با توکل بر خدا و رضایت پدر و مادرم بله ......از اول جملش خیلی خوشم اومد

 

که گفت با توکل بر خدااااااا

 

انشالله خوشبخت بشن

 

شما ها هم براشون دعااا کنید
 

۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۶ ، ۲۰:۳۴
زهرا احمدآبادی

سلام

خوبید؟ حدود یه هفته دیگه

عقد داداشمه

شب عید غدیررر

.....

خیلیییییی خووووشحااااالمممم

۱ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۲۸
زهرا احمدآبادی